پایگاه خبری وزارت راهوشهرسازی- ندا علیزاده: به روال سفرهای پیشین، جلوتر از وزیر راهی جاده شدیم؛ همراه عکاس، مسیری ۱۲۵ کیلومتری را به سمت جنوب تهران در پیش گرفتیم. آسمان آبی پوشیده از ابرهای سفید بود. هرچند آفتاب از لابهلای ابرها نورش را بر پهنه زمین میتاباند، اما سوزی استخوانسوز، زور سرمای کویر را در نخستین روزهای چله بزرگ زمستان به رخ میکشید.
پس از دو ساعت و نیم، قدم در شهری گذاشتیم که بنا به گفته رومن گیرشمن، از باستانشناسان معروف قدمتی ۱۰ هزار ساله دارد. میعادگاه نخست، بهشت معصومه بود؛ مزار شهدای مدافع حرم قم. قطعهای که با پرچمهای سبز مزین به نام ائمه، نگینی بود بر انگشتری رشادت. چند دقیقهای از ورودمان نمیگذشت که مردم از گوشه و کنار رسیدند. روحانی جوانی بین ردیفی از قبرها ایستاد و از رشادتهای ایثارگرانی گفت که در جبهه دفاع از حرم در مقابله با داعش در حافظه تاریخ ثبت شد. ترجیعبند کلامش هم این جمله شهید چمران بود که: «وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، مرد از نامرد شناخته میشود.» برنامه تمام شد و هر کسی بر سر قبری زانو زد.
ساعتی دیگر گذشت. وزیر هنوز در راه بود. ایستاده بودیم به انتظار؛ نه فقط ما بلکه مردمی که خبر شده بودند وزیر میآید. مردمان شریف چشم کشیده بودند به راه تا وزیرشان از خم جاده سر برسد. عریضه داشتند و حرف. برخیها دلشان خوش بود به چهار کلامی که شاید با وزیر بگویند و بشنوند و عکسی که به یادگار ثبت شود که شد.
دیگر خورشید به وسط آسمان رسیده و سوز کمزورتر شده بود. خبرش چند دقیقهای زودتر رسید. او که باید، آمد. جمعیت به استقبال گرد آمدند. عکس سردار شهید قاسم سلیمانی را آوردند با چفیه و گل. رستم قاسمی سر خم کرد. چفیه را در مشت فشرد و بوسهای بر چهره یار دیرین سفر کرده زد. شاخههای رز سرخ را بر تکتک قبرها گذاشت. فاتحهای نثار روحهای بزرگی کرد که بیشترشان در دهه دوم زندگی، شهادت را پذیرا شده بودند.
ایستاده بودیم به انتظار؛ نه فقط ما بلکه مردمی که خبر شده بودند وزیر میآید. مردمان شریف چشم کشیده بودند به راه تا وزیرشان از خم جاده سر برسد. عریضه داشتند و حرف. برخیها دلشان خوش بود به چهار کلامی که شاید با وزیر بگویند و بشنوند و عکسی که به یادگار ثبت شود که شد.
در مسیر آزادراه
سلام به اهل قبور را به پایان رساندیم و راهی نخستین پروژه توسعهای این شهر شدیم. پروژهای در حوزه راهسازی. در واقع قم در شاهراه مواصلاتی و حملونقل ایران قرار گرفته بهگونهای که قم محور مواصلاتی ۱۷ استان کشور است. از یکسو رابط بین استانهای صنعتی ایران با تهران و از سوی دیگر رابط استانها و شهرهای جنوبی با شمال کشور است.
و حالا بناست با احداث و بهرهبرداری از پروژه آزادراه کمربندی سردار شهید سلیمانی، مشکل کمربندی قم برطرف شود. بهرهبرداری از این آزادراه، نهتنها بار ترافیکی کمربندی پرتردد و حادثهخیز امام علی (ع) را کاهش میدهد بلکه شاهراهی برای اتصال بندر امام خمینی (ره) در جنوب ایران به شهر رشت میشود.
برای سرکشی از این طرح بزرگ ملی، فراز و نشیبهای راه خاکی را پشت سر گذاشتم. در نقطهای پیاده شدیم که تا چشم کار میکرد، خاک نرم و بیابان بود و کوه و تلاشی که جای کار بسیار داشت. در همین نقطه بود که وزیر راهوشهرسازی نوید تکمیل این آزادراه را تا پایان دولت سیزدهم داد.
آغاز ساخت ۴۱ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی به دست وزیر
همان راهی را که آمده بودیم، برگشتیم. پروژه بعدی کلنگزنی طرح احداث ۴۱ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی نهضت ملی مسکن استان قم بود. شهر قم با مساحت حدود ۱۱ هزار کیلومتر مربع بر اساس آخرین سرشماری انجام شده در سال ۱۳۹۵، یک میلیون و ۲۹۲ هزار و ۲۸۳ نفر جمعیت دارد. این آمار گویای جمعیت بسیار بالای این استان به ویژه شهر قم و نیاز به تامین مسکن است.
در این راستا، مسیر احداث ۵ هزار واحد مسکونی در شهرک شهید سلیمانی را در پیش گرفتیم. برای رسیدن به مقصد به انتهای شهرک قدس رفتیم. کارگران زیر تیغ آفتاب و خنکی هوا جابهجا مشغول کار بودند. قدم برمیداشتی خاک، سرمه میشد روی سر و صورت و لباس. بخشهایی از خیابانهای خاکی آن جدولکشی شده یا آماده برای جدولگذاری بود. با این حال جای کار بسیار داشت. باید همزمان روی هم نشاندن آجرها، زیرساختها هم آماده شود. وزیر راهوشهرسازی پشت روبان ایستاد. قرآن به دست گرفت و چند آیهای را زمزمه کرد. کلنگ را بلند کرد و در مرکز خط سفید فرود آورد. اینگونه عملیات اجرایی احداث این واحدهای مسکونی در نهمین روز از دی ماه ۱۴۰۰ بر زمین خورد.
برنامه بعدی این بود که از اراضی سایت حوزوی-دانشگاهی قم بازدید شود، اما راه به مقصد دیگری کج شد تا کلنگی دیگر بر زمین بخورد. باز هم همان داستان کارگاه ساختمانی، ماشینهای سنگین، خاک و تلاش برای آبادانی؛ اینبار در سایت احداث ۳۵ هزار واحد مسکونی در اراضی ۵۶۰ هکتاری شهرک پردیسان. تا اینجای کار کلنگ احداث ۴۰ هزار واحد مسکونی قم بر زمین خورد تا پروژهای ملی مسیر پیشرفت خود را طی کند. میماند یکهزار واحد در شهر کهک و ۵۰۰ واحد نیز در سایر شهرهای استان که همزمان با این کلنگزنی کار اجرایی خود را آغاز کردند.
بر زمستان صبر باید طالب نوروز را
وقت تنگ بود و کار برای انجام زیاد. با عجله سوار بر خودروها شدیم. مقصد سایت ۱۷ هکتاری نهضت ملی مسکن بود؛ یک کارگاه ساختمانی دیگر و نویدی برای خانهدار شدن به نام زیتون ۱۲ تا ۲۶. کارگران اسکلتها را بالا برده و سفتکاری را انجام داده بودند. آنها در گوشه و کنار دستشان به کاری بند بود. وزیر و تیمش را که دیدند، از پشت حصارهای سیمی، ایستادند به تماشا. عدهای که نزدیکتر بودند خودشان را به جایگاه سخنرانی رساندند و تمام قد گوش ایستادند. حرفها که تمام شد جلو آمدند. هر کسی چیزی گفت. یکی به نمایندگی از بقیه از مشکلات کارگران و نداشتن امکانات ایمنی و ملزومات کاری به وزیر شکوایه کرد. آن یکی امام جماعت مسجد بود که صدای اهالی شده بود برای رساندن پیام چشمانتظاری آنها برای تسریع پایان پروژه. قاسمی ایستاد به شنیدن و پاسخ دادن و قول پیگیری. جمعیت، وزیر و هیئت همراه را بدرقه کردند با این امید که به قولی سعدی؛ "بر زمستان صبر باید طالب نوروز را".
دیگر نوبت به بازدید از اراضی سایت حوزوی-دانشگاهی و بررسی مشکلات آن رسیده بود. زمینی که فقط دیوارکشی شده است و باید اقدامات لازم برای رفع موانع اجرای عملیات عمرانی در آن انجام شود.
هوا رو به تاریکی رفته و سوز سرما دوباره جان گرفته بود. هنوز دو مقصد دیگر برای بازدید و بررسی مانده بود. اولین آن، بازدید از روند احداث بیمارستان نور و بخشهای آن بود. بیمارستانی با ظرفیت ۵۰۶ تختخوابی که فاز اول آن با ظرفیت ۳۲۰ تختخواب ویژه بخشهای قلب، پاراکلینک و اورژانس تا پایان سال ۱۴۰۱ به بهرهبرداری میرسد.
در پایان این بازدید بود که وزیر راهوشهرسازی متنی را به یادبود نوشت. او در این متن یادبود، ساخت این بیمارستان حرفهای که به همت مرجع عالیقدر جهان اسلام آیتالله سیستانی کلید خورده است را اقدامی بسیار مهم و سازنده در شهر مقدس قم دانست و از مجاهدت سازندگان آن قدردانی کرد.
یک پایان دیگر...
به پایان سفر نزدیک شده بودیم که به یکباره اعلام شد تغییر کوچکی در برنامه پیش آمده است. آنجا بود که وزیر راهوشهرسازی تصمیم گرفت از راهآهن قم بازدید داشته باشد. قاسمی در جمع دستاندرکاران راهآهن قم، همگام پیاده شدن از قطار، خواستار احترام به مردم در حملونقل ریلی شد و آن را کار ویژهای دانست؛ چراکه بر این باور است هرچه که داریم از مردم است و باید به آنها خدمت واقعی شود.
اینجا برای خبرنگاران نقطه پایان سفر بود. اما کار برای وزیر ادامه داشت و باید در جلسه شورای هماهنگی راهوشهرسازی استان شرکت میکرد تا رسمیتر به مسائل قم بپردازد.